کد خبر: ۱۱۸۶۶۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۱ 27 October 2015

از پاریز به سمت رفسنجان که حرکت کنی، 22 کیلومتر مسیر کوهستانی را پشت سر می گذاری تا به شهرک مس سرچشمه برسی و معدنی که از عظیم‌ترین معادن مس جهان است اما باید این شهرک زیبا با خانه‌های اروپایی‌ساختِ بی‌رمق و دود زده‌اش و خیابان‌های پردرختش را به سمت رفسنجان دور بزنی تا متوجه شوی در چه آلودگی عمیقی فرو رفته‌ای. دو دودکش عظیم کارخانه‌ استحصال مس شب و روز در حال تولید دودی سفیدرنگ هستند. هوا غبارآلود است و دود سرتاسر کوه و تپه فرا گرفته، طوری که چشم‌ها اشک می‌زند و گلوها دچار سوزش می‌شود.

 

چرخه‌ی بهره‌برداری مس به‌صورت روباز، شامل حفاری، انفجار، بارگیری و حمل ماده‌ی معدنی است. سنگ‌های خرد شده توسط بیل‌های دیزلی بارگیری می‌شوند. کامیون‌های بزرگ مواد کانی استخراج شده را به‌ طرف آسیاب‌های بزرگ حمل کرده، مواد کانی مس پس از خرد شدن اولیه توسط نوار نقاله به طرف کارخانه‌ی تغلیظ فرستاده می‌شوند تا مرحله‌ی دوم و سوم خردکردن انجام شود.

 

با تغییر در سولفات مس و کربنات مس، اکسیدهای گوگرد و گازهایی چون SO2 و SO3 و مقدار زیادی کربن دی اکسید و مداد نیتروژن‌دار به هوا پخش می‌شود که در اثر باران و رطوبت ترکیب سولفوریک اسید و نیتریک اسید به صورت باران اسیدی در می‌آید که برای پوشش گیاهی و ترکیب جانوری زیان‌بار است و منابع آب را نیز آلوده می‌کند، اما با گذاشتن فیلترهایی می‌توان از میزان این آلایندگی‌ها کاست. گرچه بیشتر صنایع به دلیل گرانی فیلترها، حاضر به هزینه کردن در این زمینه نیستند.

 

از راه آمده به سمت پاریز باز می‌گردم که چشمم به دهی زیبا می‌افتد که با جاده فاصله‌ چندانی ندارد. «مانی» نامی زیباست برای روستایی کوهستانی که اقتصادش بر پایه‌ی دامداری است و کشت دیم. دِه ساکت و آرام است و پیرمردی مشغول چراندن گله‌.

 

از او درباره‌ی تاثیر آلایندگی‌های صنایع مس بر روی زندگی‌شان می‌پرسم، بغض می‌کند و می‌گوید: «تمام زندگی‌مان را دود خراب کرد. درخت‌های گردومان خشک شد. گیاهان کوه خشکید، چرای دام‌ها از بین رفت.»

 

پیرمرد با دست به تعداد کم گوسفندانش اشاره می‌کند و معتقد است مرگ‌ومیر زیاد دام‌هایش به خاطر آلایندگی‌هاست. او در ادامه می‌گوید: «ششصد گوسفند داشتم همه‌شان مردند.» می‌پرسم که آیا در کوهستان حیوان‌های وحشیِ بومی منطقه را هم می‌بیند، پاسخ می‌دهد: « گرگ و روباه اینجاست، کفتار دارد، کبک و عقاب و پلنگ هست. البته تعدادشان نسبت به قدیم کمتر شده.»

 

از پاییز زیبای روستای مانی دل می‌کنم تا به چند روستای دیگر سر بزنم. دوباره سر از پاریز در می‌آورم و هنوز تنها خیابان اصلی‌اش را تمام نکرده‌ام، متوجه‌ی دو دانش‌آموز می‌شوم که در مسیر فرعی روستاهای حومه‌ی پاریز در انتظار خودرو ایستاده‌اند. سوارشان که می‌کنم، می‌گویند: «اهل هفده چناریم» دهی که ییلاق‌نشین است.

 

دو نوجوان از زندگی صحبت می‌کنند، از خاک و درخت و گوسفند و می‌بالند که عشایرند. دو پسرک دوربینم را که می‌بینند، قصه دست‌شان می‌آید و شروع می‌کنند به گلایه از دود صنعت مس که در چشم عشایر می‌رود و می‌گویند: «سینه‌مان می‌سوزد.» به اتاقک‌هایشان که می‌رسیم، درختان بی‌شمار گردویی را نشانم می‌دهند که بی‌ثمر شده‌اند یا خشکیده‌اند و قناتی که سابقا پرآب بود و حالا نیست.

 

مادر یکی از دو پسر برای تشکر پیش می‌آید و می‌گوید: « کاش فقط دود کارخانه‌شان بود. مس سرچشمه از پارسال آمده هفده‌چنار حفاری می‌کند. از گرد و خاک رفت‌وآمد ماشین‌هاشان هم که بگذریم، صدای نهیب انفجارهای هرروزشان آسایش‌مان را قطع کرده‌ است. سقف اتاق‌هامان ترک برداشته.» زن انگشت اشاره‌اش را سمت کوه می‌گیرد و می‌گوید: «نگاه کن. محل استخراج‌شان اونجاست. با لودر و بلدزر و این چیزها درخت‌های بادوم کوهی و الوک را قلع و قمع کردند و دارند کوه را می‌برند.»

 

 

از مسیر پر پیچ و خم روستاهای پاریز که باز می‌گردم چند جای دیگر مانند وضعیت «هفده چنار» به چشمم می‌خورد. از این رو سراغ "محسن موحدی" مدیر انجمن حفاظت از محیط زیست پاریز می‌روم تا چند و چون ماجرا را از او جویا شوم.

 

موحدی که به تازگی مجوز شکار ممنوع شدن منطقه‌ی پاریز را گرفته، از مشکلاتی سخن به میان می‌آورد که معدن‌کاری و معدن‌کاوی برای محیط زیست پاریز بوجود آورده است. او از معدن‌کاری‌های پراکنده و غیر اصولی صحبت می‌کند و به جز «هفده‌چنار» به هفت منطقه‌ی دیگر حوزه‌ی استحفاظی پاریز هم اشاره دارد: «تافت و سردکو و هفت‌کهن و دره‌زار و سیاه‌دره و کوه‌اره و دوچاهی.» که انگار برخی توسط خود شرکت مس اداره می‌شوند و برخی دیگر خصوصی‌ هستند.

 

مدیر انجمن حفاظت از محیط زیست پاریز می‌گوید:« بسیاری از این معادن عیار مس یا آهن پایینی دارند و اصلا صرفه‌ی اقتصادی ندارند اما انگار شرایط تحریم، این هجمه‌ی تب‌زده و استخراج‌های غیراصولی را را به اسم اشتغال‌زایی توجیه می‌کند.»

 

موحدی اشاره به این دارد که از این طرح‌ها حمایت می‌شود و ادامه می‌دهد: «این شرکت‌های ریز و درشت، فقط جاده در منطقه‌ی بکر پاریز می‌زنند، مراتع را نابود می‌کنند و موجب تلف شدن حیوانات می‌شوند.» او از تب معدنی سخن می‌گوید که حالا دامن کشاورزان و دامداران دیروز منطقه را گرفته و آن‌ها را هم به طمع انداخته زمین‌هایشان را به معادن واگذار کنند یا خود دنبال مجوز حفاری بروند.

 

اما پرسش ما از نماینده‌ی مردم سیرجان و بردسیر در مجلس شورای اسلامی با پاسخ‌هایی این چنین روبرو می‌شود: «کشوری می‌تواند آسایش و شادابی را برای مردمش به ارمغان بیاورد که به مسایل زیست محیطی توجه کند و اگر دنبال توسعه پایدار باشیم حتما باید مسائل زیست محیطی را لحاظ قرار دهیم.»

 

نماینده از تلاش‌های دوستان محیط زیستی‌اش در اداره‌ی محیط زیست شهرستان سیرجان تعریف می‌کند و ما را حواله به «کارشناسان محیط زیست» می‌دهد.

 

حسن‌پور به نگرانی دیگرانی هم اشاره می‌کند که پیش از این با وی تماس‌هایی داشته اما «رییس محیط زیست شهرستان اطمینان دادند که فعلا جای نگرانی وجود ندارد.»

 

نماینده مردم سیرجان در خانه ملت از مصوبه‌ی مجلس سخن می‌گوید، درباره‌ی اینکه: «یک درصد از درآمد همه‌ی معادنی که آلایندگی ایجاد می‌کنند برای محیط زیست هزینه شود تا شهرداری‌ها و دهداری‌ها فضای سبز ایجاد کنند.»

 

با این حال حسن‌پور وعده می‌دهد که: «من این موضوع را به خانم ابتکار می‌رسانم که پیگیری کند.»

 

این در حالی است که شهباز حسن‌پور اخیرا در تشریح سوالات متعدد خود از وزیر صنعت، معدن و تجارت، به انتظاراتش از نعمت‌زاده، وزیر صنعت در توجه به سیرجان و بردسیر به عنوان قطب معادن کشور اشاره داشته است. شهباز حسن‌پور در گفت‌وگوهای قبلی خود گفته: «هم‌اکنون نیاز شدید کشور به رونق اقتصادی است و معادن به عنوان بهترین، مناسب‌ترین، با صرفه‌ترین، اشتغال‌زاترین و ارزآورترین فعالیت کشور می‌توانند جایگزین مناسبی برای صادرات نفت باشند و به تولید و اقتصاد کمک شایانی کنند.»

 

حسن‌پور با اشاره به «کندی کار در این حوزه» گفته: «تعداد قابل توجهی از معادن مس کشور هم‌اکنون در اختیار شرکت ملی مس ایران است که می‌طلبد، دولت و وزارت صنعت، معدن و تجارت در زمینه‌ی فعال شدن معادن که بخشی از آن‌ها در حوزه‌ی شهرستان‌های سیرجان و بردسیر قرار دارد، بیش از پیش تلاش کنند.»

 

به عقیده‌ی این نماینده در مجلس شورای اسلامی« بی‌توجهی به اکتشاف معادن مقوله جدی دیگری است که در قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی کشور و در سند چشم‌انداز 20 ساله اهمیت خاصی به آن داده شده است، اما تاکنون تنها کمتر از 70 درصد از موارد پیش‌بینی شده در برنامه چهارم انجام شده و هنوز ورودی به برنامه پنجم توسعه صورت نگرفته است که این امر سبب استفاده نکردن از منابع خدادادی زیرزمینی شده است.»

 

برخی خبرگزاری‌ها اخیرا از نشست مدیرکل منابع طبیعی استان کرمان با مجمع نمایندگان استان خبر دادند.

 

"محمدعلی اسدی" در این نشست با اشاره به اینکه 8.5 درصد از خشکی‌های دنیا را بیابان‌ شامل می‌شود اما در استان کرمان این رقم 34 درصد است، بر مراقبت از پوشش گیاهی در استان کرمان تاکید کرده و گفته است: «این پوشش گیاهی در صورت تخریب به راحتی قابل برگشت نیست.»

 

به گفته‌ی مدیرکل منابع طبیعی استان کرمان با اینکه 87 درصد از عرصه استان کرمان در دست منابع طبیعی است اما 3600 پرونده تخلفات منابع طبیعی در دستگاه قضایی استان کرمان داریم.»

 

اسدی با بیان اینکه 270 مورد خاکبرداری غیرمجاز و تخریب گسترده در استان کرمان متوقف شده است، تاکید کرد: «تمام اراضی مورد نیاز برای کارهای بزرگی مثل فولاد را تامین کردیم، اما بعضی از طرح‌ها اجرا نشد و یا انحراف داشت.»

 

به گفته‌ی او، 36 میلیارد تومان طی یک و نیم سال گذشته از شرکت‌های بزرگ معدنی استان کرمان برای منابع طبیعی وصول شده است که فقط 10 درصد این منابع به استان کرمان وارد شده در حالی که قانون بودجه می‌گوید 100 درصد این پول باید به استان برگردانده شود.

 

"محمدهادی محسن‌زاده" رییس اداره محیط زیست سیرجان درباره‌ی فعالیت‌های شرکت مس در پاریز گفت: «شرکت مس بابت فعالیتش در دره‌زار و کارخانه‌ی تغلیظ مس از تهران مجوز گرفته و محیط زیست نیز روی فعالیت‌های این شرکت نظارت کامل دارد تا در صورت مشاهده‌ی هرگونه تخلف پیگیری شود.»

 

محسن‌زاده، مثال معدن مس دره‌زار را می‌زند که آلایندگی‌هایی را برای منطقه ایجاد کرده و با پیگیری‌های اداره محیط زیست، رفع آلایندگی شده است.

 

وی درباره‌ی آلایندگی‌های کارخانه‌جات مس نیز گفت: «مسلما اگر مشکلی وجود داشت از تهران به آن‌ها مجوز داده نمی‌شد و گرفتن مجوز نشان دهنده‌ی گذشتن از آیتم‌های محیط زیستی است. مثلا باید از منبع ایجاد آلایندگی تا مناطق مسکونی و منابع آبی و زیست‌محیطی یک فاصله‌ی استاندارد رعایت شده باشد.»

 

رییس اداره‌ی محیط زیست شهرستان سیرجان با بیان اینکه پاریز از نظر محیط زیستی قابل توجه است و از کوچکترین تخلفی در آن چشم‌پوشی نمی‌شود، درباره‌ی معدن‌کاوی و معدن‌کاری خصوصی در حوزه‌ی محیط زیستی پاریز ابراز بی‌اطلاعی کرد و گفت: «اگر گزارشی در این باره به ما برسد فوری کارشناس می‌فرستیم.»

 

"محمد رسولی" کارشناس زمین شناسی در رابطه با توضیحات "محمدهادی محسن‌زاده" رییس محیط زیست شهرستان سیرجان درباره‌ی معدن مس دره‌زار این‌گونه اظهار کرد: توضیحاتی که درباره معدن مس دره‌زار داده شد، نسبتا ابهام‌ برانگیز بود.

 

چه بهتر بود رییس محیط زیست سیرجان از کلی‌گویی وارد جزییات می شدند تا مسائل روشن‌تر شوند. اینکه فعالیت‌های محیط زیستی آن اداره در حوزه‌ی معادن مس دقیقا چه مواردی بوده است؟ آلایندگی مورد اشاره‌ درباره‌ی معدن دره‌زار چه بوده و با چه عملکردی، آلایندگی برطرف شده است؟ میزان فاصله‌ی استاندارد منبع آلایندگی تا منابع زیست‌محیطی و مناطق مسکونی چه قدر است و این فاصله چگونه رعایت شده است؟ این سوالاتی است که بی‌پاسخ مانده است.

 

رسولی در رابطه با معدن دره‌زار اطلاعاتی تخصصی در اختیارمان می‌گذارد و ادامه می‌دهد: معدن مس دره‌زار درگذشته تحت عملیات اکتشافی گوناگون توسط کارشناسان ایرانی و خارجی قرار داشته است. اولین مطالعات اکتشافی در سال 1347 توسط کارشناسان یوگسلاوی سابق انجام شد اما مطالعات اکتشافی تکمیلی توسط کارشناسان ایرانی در سال‌های 75-71 موجب شد معدن مس دره‌زار در زمره معادن مس کم‌عیار قرار گیرد.

 

مدیران وقت شرکت مس متقاعد شدند که به منظور صرفه‌جویی اقتصادی و جلوگیری از تخریب محیط زیست، بهره‌برداری از مس دره‌زار پس از اتمام ذخیره مس سرچشمه آغاز شود. زیرا بهره‌برداری از دره‌زار با عیار پایین (4درصد) و ذخیره کم با روش مرسوم (استخراج، تغلیظ، ذوب و پالایش) به علت اقتصادی نبودن میسر نمی‌شد. البته انجام تغلیظ با فاصله ناچیز بین سرچشمه - دره‌زار به دلیل رعایت اصول محیط زیستی منطقی و علمی نبود.

 

اما 14 سال بعد یعنی سال 1389 هم زمان با دور سوم سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد به استان کرمان، معدن مس دره‌زار افتتاح شد. در مراسم افتتاح، مدیر وقت دره‌زار گفت: «مطالعات اکتشافی مقدماتی این معدن در سال 84 انجام شد. اما شروع رسمی عملیات اکتشافی که منجر به تخمین ذخیره و طراحی معدن شد از سال 1385 آغاز و در سال 1386، محاسبات طراحی معدن توسط کارشناسان بخش طراحی مس سرچشمه انجام شد و هم‌اکنون عملیات اکتشافی تکمیلی نیز در دست اقدام متولیان مس دره‌زار است.»

 

او از مهمترین دلایل فعال شدن معدن مس دره‌زار را استحصال مس از روش «لیچینگ»(شست‌وشوی در حلال) و «بیولیچینگ» و ایجاد اشتغال اعلام کرد. با گذشت سه سال از آن روز اخیرا شاهد بودیم که تعدادی از کارگران معدن دره‌زار به دلیل پرداخت نشدن حقوق، درآمد ناچیز و استخدام نیروهای غیربومی معترض شدند.

 

از روش «لیچینگ» که آلودگی زیست‌محیطی کمی دارد هم خبری نیست و حالا کارهای مقدماتی کارخانه تغلیظ مس دره‌زار در حال انجام است. هرچند مس دره‌زار بدون احداث این کارخانه هم مخرب محیط زیست است اما مسوولان برای احداث کارخانه‌ آلاینده و نداشتن صرفه اقتصادی به خاطر عیار پایین، باید جوابگو باشند.

 

با تلاش پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی تهران، انتشار زه‌اب‌های اسیدی معدنی که نوعی از آلودگی‌های زیست‌محیطی است، در معدن مس دره‌زار اثبات شد. آلودگی که از اکسیداسیون مواد معدنی با آب و هوا به وجود می‌آید.

 

بر مبنای این تحقیقات، زه‌اب‌های معدنی اسیدی با آلودگی آب می‌تواند اثرات ویران‌کننده‌ای روی محیط زیست داشته باشد که با افزایش اسیدیته آب رودخانه‌ها موجب از بین رفتن حیات گیاهی و جانوری و اکوسیستم‌های مختلف زیست محیطی می‌گردد. همچنین عبور رودخانه‌ دایمی و سایر رودخانه‌های عبوری از معدن به اراضی پایین دست معدن دره‌زار خطرات زیادی برای اکوسیستم‌های طبیعی منطقه و زندگی روستاییان ایجاد می‌کند.

 

در شانزدهمین همایش انجمن زمین شناسی ایران، تعدادی از اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز مقاله‌ای درباره معدن مس دره‌زار ارایه کردند. این استادان در طول مسیر رودخانه دایمی دره‌زار، در 13 ایستگاه از رسوبات نمونه‌برداری می‌کنند. نمونه‌ها سپس به کشور استرالیا ارسال می‌شود تا در آزمایشگاه «Labwest» استرالیا تجزیه شیمیایی ‌شوند. نتیجه آزمایش‌ها ثابت می‌کند که فعالیت‌های اکتشافی و معدنکاری سال‌های اخیر مس دره‌زار موجب تشدید آلودگی در رسوبات محدوده معدن شده است. این تحقیقات نشان داد آلودگی عناصر «گوگرد»، «مس» و «مولیبدن» بسیار بالا و آلودگی عناصر«کادمیوم»، «سرب» و «آنتیموان» متوسط است. این آلاینده‌های کمیاب معدنی تجزیه‌ناپذیر و سمی هستند.

 

همچنین قرار گرفتن در معرض غلظت بالای مس برای مدت طولانی، موجب کاهش هوش می‌شود. احتمال ایجاد سرطان در انسان نیز در دست بررسی است. حتی استنشاق گرد و غبارِ ترکیبات و املاح مس باعث پرخون شدن نسوج بینی و در بعضی مواقع سوراخ شدن جداره و دیواره بینی می‌شود، قرار گرفتن در معرض مقادیر بالای مس می‌تواند منجر به بیماری‌هایی از قبیل تب بخارات فلزی، زخم معده، بیماری‌های کلیوی، کم‌خونی، تغییرات در استخوان، افزایش کلسترول، سبز شدن موها و حتی مرگ شود.

 

در خاک غنی از مس تنها تعداد محدودی از گیاهان شانس بقا دارند به همین دلیل در نزدیکی کارخانه‌های مس تنوع گیاهی چندانی وجود ندارد. مس به خاطر اثرات مخربش بر روی گیاهان تهدیدی جدی برای تولیدات مزارع است. گوسفندان حتی با میزان کمی از مس دچار مسمومیت می‌شوند. حال آن‌که این‌ها فقط از آثار زیان‌بار عنصر مس است و عناصر دیگر مثل «مولیبدن» آثار مخرب فراوان دیگری دارد که پرداختن به آن خود مجالی دیگر می‌خواهد.

منبع: ایسنا
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
بچه رفسنجونی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
سلام. جناب حداقل این هم هست که 80درصد نیروی جذب شده در مس از سیرجان و شهربابک هستن پس این صنعت اگر در ختان و کشاورزی انان را خراب کرده ولی تامین مالی از حقوق شرکت مس برای انان و خرید زمینهای انان برایشان بهتر از کشاورزی بی اب است. ولی مهم این هست که کارخانه مس سرچشمه کلا در اراضی شهر رفسنجان و حرکت دود و پس اب ان به سمت این شهر هست. تا حدود 15کیلومتر شما کانال تیل را از خروجی کارخانه را پی بگیرید تا سد اولنگ و سد اهاب بعد تخریب محیط زیست می بینید. ونیاز کلی پرسی از محیط زیست سیرجان که اصلا در این اراضی نه امده نه مسول هست نپرسید. و ببینید که چند روستا ییلاقی رفسنجان بر اثر دود و اب الوده مس تخلیه شدند. مانند.1-مغوییه2-ده رباب 3-کن ترش 4-در محل خود کارخانه چند پارچه ابادی که محو شدند. 5-اولنگ سوخته 6- ده ظهیر 7-گود احمر ولی این مشکل از بی دقتی مدیران رفسنجانی و نماینده شهر می باشد. که پی گیر حق رفسنجان نیستند. و ما از صنعت که باعث پیشرفت کشور و استان می باشد ناراضی نیستیم چون کمک مالی بزرگی به ابادانی کشور با مدیران لایق می گردد. نه اینکه این سرمایه توسط افرادی از بین برود و نیروی از رفسنجان در ان نباشد. شما از قسمت جذب شرکت مس و تعیین مدیران مس سرچشمه و کرمان امار بگیریید. ببینید چند درصد رفسنجانی هستند. پس ما از بی توجهی به جذب نیروی بومی مس سرچشمه از شهر رفسنجان داریم . با توجه به ان که پس اب اسیدی و گاز اسیدی ان تا دشت رفسنجان تاثیر گذاشته است. اگر وقایع الودگی خواستید ببینید. به ادرس خروجی تیل کارخانه تا سد اولنگ مراجعه نمایید. تا اب و هوا الوده واقعی ببینید. و ضمنا من از حضور نیرو دیگر شهرها ناراحت نیستم بلکه از کمبود حضور نیرو رفسنجانی و بی توجهی نمایینده رفسنجان هستم.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۷
مجتمع مس در محدوده شهرستان رفسنجان است و بيشتر الودگيهاي ان هم نصيب اين شهرستان شده است نميدونم چرا از نماينده سيرجان سوال ميکنيد؟واقعا مديران ونماينده رفسنجان ئر حق اين منطقه ظلم کرده اند و بايستي پاسخگو باشند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۸
حرف دو دوست عزیز درست ما به دلیل این معدن طبیعت مان را از دست میدهیم البته اگر فقط نیمه ی خالی لیوان را نگاه کنیم بی انسافیست ما به دلیل این معدن موقعیت شهری وشغلی پیدا کردیم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۲
سلام خسارت وارد شده به شهرهاي اطراف هستش فرق نميکنه رفسنجان يا پارييز يا سيرجان شهربابک مهمه اينه که نيروي که کار ميکنه بومي باشه نه که اينکه از سيصد چهارصد کيلومتر يا هزار کيلومتر بيان اينجا کارکنن درصورتي خود اين شهرها اطراف يا روستاها اينقدر جوان بيکار داره
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار