قابل توجه مدیران شهرستان بافت؛
در این روستای خوش آب و هوا و بکر در خانه هر کس از اهالی میرفتیم اکثرا اسم حاج رضا را بر لب داشتند وذکر دعای خیر برای خودش و زن و فرزندانش و همت بلند و والای یک مرد به تمام معنا فداکار را بر لب داشتند به همت حاج رضا مسجد و مجموعه فرهنگی ویادمان شهدا وساختن سد در روستا احداث شده بود .
کد خبر: ۷۸۲۵۰۱
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۹ 24 September 2019

به گزارش «تابناک» کرمان، در 25 کیلومتری شهر بافت، بعد از روستای کیسکان وارد جاده خاکی و نا هموار و سنگلاخی بحرمان شدیم . جاده بسیار سنگلاخی بود اما فضای دو طرف جاده خاکی و خراب ، بسیار زیبا بود که درختان سرسبز و انگار که چمن کاشته اند ، همه جا سرسبز و زمرد بود و تمام پوشش سبزی که انگار فرش شده است، چشم را نوازش می داد ولی وحشت خرابی خودرو و خاموش شدنش واقعا ترس را در دلمان انداخت. رودخانه های طبیعی چشمه های آب سردی که از سد آب معدنی گواراتر بود خوردیم و لذت بردیم.

به قدری جاده خراب و سنگلاخی هست، حتی فرزندان خودمان هم به ما سر نمی‌زنند

وارد روستا شدیم . خانم های بسیار کاری که همگی در جنب و جوش و سرزندگی به سر می بردند. خانم های سوار بر الاغ و آقایان مسنی که همگی بیل به دست به سر آبداری باغات، شادابی و نشاطی را به ارمغان می آورد. درختان هلو، زردآلو و انگور کاشته و گاوزبان و لوبیا سبز فضای دل انگیز و مانند یک پوستر نقاشی به چشممان می خورد. خانم های مهربان و واقعا کدبانو به نام های شاه گل ، گل بانو، بی بی گل ، هاجر ، صنم و صفا همگی با هم قوم و خویش بودند و اکثر فامیل این روستای بسیار زیبا ، سلطانی نژاد بود. همگی مشغول کارهای یونجه بری، مشک زدن دوغ ، بوی نان تازه همه چیز را دل انگیزتر می کرد. وقتی از آن ها پرسیدم که چند بچه دارند، همگی با ذوق از فرزندان خود یاد کردند که اکثرا در شهر بافت و کرمان مدیر و یا رئیس قسمتی بودند و این روستای کوچک ده شهید را تقدیم انقلاب کرده بود. وقتی با چشم خود این بی امکاناتی را دیدیم خیلی ناراحت شدیم، از جاده که خبری نبود . ساکنین روستا می گفتند: فرزندانمان به ما روستا نمی آیند چون ماشین هایشان بعد از آمدن به روستا خرجی روی دستشان می گذارد و باید حتما به تعمیرگاه بروند. حتی تاکسی ها و آژانس ها هم آن ها را به روستا نمی آورند و از خرابی جاده گله مند هستند . فرزندان و نوه ها به علت نبود آب آشامیدنی که می بایست چقدر راه را طی کنند تا به چشمه برسند و دبه ها را آب کرده و برگردند گله مندند . نبود شبکه دیجیتال که بچه های امروزی حتما باید تلویزیون و اینترنت داشته باشند را ندارند . نبود گاز باعث می شود که از اوایل آبان ماه این روستا خالی از سکنه شود چون سرمای بسیار شدید و سوزان و استخوان سوزی در راه است. نبود حتی نفت هم باعث می شود که همگی به شهر روند و در خانه های آپارتمانی فرزندانشان زندگی کنند. در این روستای بسیار کوچک یک مسجد باصفا بود که با بلند شدن صدای اذان همگی کار را رها کردند و به مسجد آمدند و با پختن آش نذری همدیگر را به محبت و عشق به اباعبدا... و خوردن اش دعوت می کردند. با دیدن این منظره های زیبا فهمیدیم محبت ، عشق،صفا ، دوستی و صمیمیت هنوز در جریان است. سخن آخر اینکه از مسئولین عزیز می خواستند که به فکر فراهم کردن امکانات گاز، شبکه های دیجیتال، آب آشامیدنی و آسفالت جاده برای این مردمان زحمتکش و باصفا باشند.
در این روستای خوش آب و هوا و بکر در خانه هر کس از اهالی میرفتیم اکثرا اسم حاج رضا را بر لب داشتند وذکر دعای خیر برای خودش و زن و فرزندانش و همت بلند و والای یک مرد به تمام معنا فداکار را بر لب داشتند به همت حاج رضا مسجد و مجموعه فرهنگی ویادمان شهدا وساختن سد در روستا احداث شده بود .
امیدواریم مسئولان استان بویژه شهرستان بافت به این مشکلات توجه کنند و دستور پیگیری بدهند .
خبرنگار: پهلوانی نژاد
انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار