یادداشت؛دکتر امیرساعدی دریان
واقعیت این است که در طول دهه های قبل، یک طبقه ای از مدیران اجرایی در بدنه دولت و سایر نهادها جا خوش کرده اند که اجازه طرح ایده های جدید ، نبوغ و ابتکار را از بدنه مدیریتی کشور سلب نموده اند.
کد خبر: ۸۰۸۶۱۵
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۴ 25 December 2019

برای طرح این مساله به یک مقدمه کوتاه نیاز داریم. اساسا باید صورت مساله را به درستی طرح نمود تا استدلال نهایی یک نوشته دچار خطا نگردد. جوان گرایی یکی از الزامات فعلی مدیریت در کشور ما ایران است . البته همین ابتدا باید گفت که هر امری که دچار افراط و تفریط شد ، به مانعی بر سر راه خود بدل میشود و موضوع جوانگرایی نیز از این امر مستثنی نیست.


واقعیت این است که در طول دهه های قبل، یک طبقه ای از مدیران اجرایی در بدنه دولت و سایر نهادها جا خوش کرده اند که اجازه طرح ایده های جدید ، نبوغ و ابتکار را از بدنه مدیریتی کشور سلب نموده اند. ناگفته پیداست که این پیرسالان همان جوانان دهه 60 و 70 همین جامعه هستند که اتفاقا کارهای بزرگی هم انجام داده اند اما یکی از بزرگترین مشکلات کشور از همان جا ناشی شد که این جوانان مدیر دهه شصتی حاضر نشدند عرصه را برای ایده ها و اراده های مدیریتی نسل بعدی انقلاب تحویل دهند . مثلا همین آخوندی با 25 سال معاون وزیر بود و زنگنه در 30 سالگی وزیر و ...


متاسفانه علاوه بر اینکه سالخوردگی مدیران امکان طرح و پیگری ایده ها و اراده های جدید را منتفی میکند ، انگیزه را هم از جوانان فعال کشور سلب می نماید . البته قانون منع بکارگیری بازنستگان مصوب مجلس دهم قانون و بستر خوبی بود برای اینکه سالخوردگان عرصه های اجرایی کشور و سایر نهادها ، فضا را برای ورود نسل تازه نفسی برای کمک به آرمان های انقلاب و نظام فراهم نماید . اما مجددا باید تاکید نمود یکی از الزامات مهم آن تعبیه سیستم و ساز و کاری برای استفاده از توان مشورتی افراد با تجربه ای است که لاجرم باید عرصه های مدیریتی را ترک نمایند .

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار