دیدمت ، در حالی که از عکس سردار آویزان شده بودی و بر آن پای می کوبیدی... در آن حال هم او تو را نگه داشته بود ، مثل همهی سالهای گذشته تا نیفتی... مطمئنم آن بالا که بودی نگرانت بود ، تا سقوط نکنی و آسیبی نبینی ، آخر او تمام عمرش و جوانیش را برای حفظ تو و ما گذاشت... نمیدانم چرا این کار را کردی فقط میدانم حالت خوب نبوده ، و از روی عقل و خرد این کار را نکردی... شاید در حضور سفیر انگلیس خواستهی خود را به نمایش بگذاری و برای گرفتن پناهندگی یا ویزای انگلیس و آمریکا مرتکب این گناه و خطا شدی... آری هم خطا کردی و هم گناه... نمیخواهم بشناسمت
ولی بدان ضربههای تو به عکس سردار ، را ما به حساب تو نمیگذاریم ، این تو نبودی که ضربه میزدی استکبار جهانی و «استعمار پیر» بود که در وجود تو (متبلور) شد، زیرا که متوجّه شد حتی شهادتش و تصویرش الهام بخش و احیاگر است.
اگر به سلامتی ویزایت را گرفتی و پناهنده یا تبعهی انگلیس ، کانادا و آمریکا شدی ، بقیهی عمرت را هر گونه که گذراندی و به هر چه که خواستی دست پیدا کردی، عکس سردار قلبمان را مقابلت بگذار و هر روز ببوسش زیرا بزرگترین آرزویت را هم او برآورده کرده و به واسطهی او پناهندگی گرفتهای... برو نگاه و لبخند سردار قلبمان را فراموش نکن...
انتهای پیام/*