شاید بتوان علت آن را در شکسته شدن انحصار اطلاعات و سرعت دسترسی به اطلاعات دانست؛ ولی هرچه هست امروز مدیریت افکار عمومی جایگاه بسیار مهمی در هر نوع عملیات نظامی دارد.
البته مدیریت افکار عمومی تنها مربوط به افکار عمومی خودی نیست و تأثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه هدف، یعنی دشمن، نوع جدیدی از جنگها را ایجاد کرده است که ما از آن به «جنگ شناختی» یاد میکنیم.
تقابل رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران نیز از این جنگ شناختی مستثنی نیست.
رژیم صهیونیستی در تجاوزات خود به دنبال ایجاد موازنه وحشت در ایران و سایر اضلاع محور مقاومت بوده است؛ و گر نه همانطور که بسیاری از کارشناسان نظامی و رسانهای خودشان نیز تحلیل کردهاند، حذف چهرههای مختلف از فرماندهان عالی گرفته تا مبارزان میدانی، در یک بازه زمانی نه چندان طولانی اثر خود را از دست میدهد و محور مقاومت با شهادت فرماندهان خود نه تنها حرکت خود را متوقف نمیکند؛ بلکه مستحکمتر و با اراده قویتر و متکی بر چهرههای جوانتر، جهاد فی سبیلالله را پیش خواهد برد.
در حقیقت، رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد یک جنگ شناختی بزرگ در منطقه است.
مهم این است که مردم لبنان و سوریه و عراق و ایران، در تصویرسازی از جنایات رژیم صهیونیستی، توقف جنگ به هر قیمتی را از مسئولان خود مطالبه کنند.
دفاع مؤثر در مقابل این جنگ شناختی، نیازمند مدیریت صحیح افکار عمومی است.
افکار عمومی باید بتواند آرامش خود را حفظ کرده و با اعتماد کامل به فرماندهان نظامی، نگاه امیدوارانه به آینده داشته باشد.
بررسی برخی شاخصها نشان میدهد، ما در این جنگ شناختی نتوانستهایم به اهداف مورد انتظار برسیم و البته تلاش آشکار و مؤثری برای مدیریت افکار عمومی و این جنگ شناختی نیز مشاهده نمیشود.
به گفته فرماندهان نظامی و بررسی استدلالهای منطقی آنها، میتوان به این نتیجه رسید که دشمن صهیونیستی در میدان نظامی، حرف چندانی برای گفتن ندارد و هرگونه تجاوزی با پاسخی سخت از سوی ایران مواجه خواهد شد؛ ولی در عرصه عملیات روانی و جنگ شناختی آسیبپذیری داریم که حتی میتواند عملیات نظامی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین، در یک جمله میتوان گفت در شرایط امروز کشور ما و در پاسخ دندانشکن به هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی، اقدام فوری در راستای جهاد تبیین و جنگ شناختی مقدم بر عملیات نظامی است.
*رییس هیات اندیشه ورز سازمان بسیج رسانه استان کرمان