سیل های ویرانگر سراسر کشورمان حاصل عدم شناخت وزارت نیرو از حوزههای ابریز، ابراههها ،،، رودخانه ها ،،دورههای برگشت دبیهای سیلابی، است.
دولتی که اساسیترین ارگانش یعنی وزات نیرو تا این حد در قهقر است.ادعایش در قبال بالا بردن سطح آب دریاچه ارومیه، ژستی فانتزی و در اصل خود نمایی است.
کلانتری اگه توان برنامهریزی داشت در سالهای وزارت بر کشاورزی چنان راههای غیرقابل برگشتی بر ساختار وزارتخانه دیکته نمیکرد.
اگر بشود پدیدههای ناشی از تحولات کره زمین مثلا بارندگیها،سیلابهای استثنایی، زلزلهها، طوفانها، دریاچه ارومیه و....و.......را به حساب برنامهریزی گذاشت. و شخصی مثل کلانتری هم مبتکر باشد. چطور از بین انهمه برنامهریزیها، داستان ارومیه را به دولت پیوند داده است. برهان خلف و مرور سوابقکاری دکتر در گذشته همه وهمه بی محتوایی کلانتری را نشان میدهد،،، که فرصتهای تحولات آب و هوایی جهانی را وصله همه ندانمکاریهایش در تبدیل حوزه ابریز دریاچه ارومیه به مهار روان آبهای تغذیه کننده دریاچه ارومیه با احداث سدهای خاکی بنماید. بیخبر از اینکه تاریخ وی را شناخته و روشن است که پس از واقع شدن در زمان بین پروسه دوره برگشتها چه حقهای سوار میکند. راستی آقای دکتر مدرک دکترا را از کجا اخذ نموده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
احدی از کارشناسان وزارت کشاورزی هستم که بعنوان فردی فعال تصدی گری شما را بر وزارت کشاورزی با تمام وجود لمس نمودم.دانش و علم مهندسی یا حاصل تلاشهای علمی جهانی را به تمسخر گرفتی،شاهکارهای مدیرانی که از شما خط میگرفتند،امروزه کریهترین امور اجرایی را به عنوان طرح های اب و خاک در کارنامه عصر و زمان شما در هر منطقه به جا گذاشته اند. در این رابطه چه اتفاقی بایستی بیافتد که به ان همچون دریاچه ارومیه حاصل برنامه ریزیتان قلمداد نمایید؟؟؟؟
عنوان برنامهریزی برای راهاندازی سیل مصداق علمی ندارد, به عبارت دیگر نمیتوان گفت که برای سیل وخسارات سیل از قبل برنامهریزی شده است.از این جهت که وقتی که برای سیل از قبل برنامهریزی میشود, مفهومش مهار, انحراف به حداقل رساندن خسارات و این قبیل مسائل را تداعی مینماید.زمانی که سیل ویرانگر مهار نشده,فاقد جهت,وخسارات آن به قیمت نابودی ساکنین منطقه است,دیگر عنوان برنامهریزی از طرف مسئولین پیدا نمیکند.مگر اینکه این مسئله را دشمنان مطرح نمایند,که برای خرابی و ویرانی برای سیلها برنامهریزی نمودیم.