...و کلنگ بر وزن تفنگ! آن چیزی را گویند که از خانوادهی سفت (سخت) پوستان مانند پُتک و چکش و تیزپوستان! همچون تیشه و تبر باشد.
دستهای دارد چوبی یا فلزی و بعضاً کلفت که دولتیان محترم، یک دل نه صد دل عاشق سینه چاک آنند.
پر واضح است که این کلنگ ِ سخت جان! با آن کلنگهای شُل و وِل و کارتن خواب تومنی هفت صنار توفیر دارد. توضیح نگارنده:(کلنگ در گویش محلی به برادران و زبانم لال خواهران معتاد گفته میشود!)
این وسیله که مخترع اصلی آن پرفسور "کلنگیان بن چکشی" یکی از دانشمندان خودی است، در هفتهی دولت بسیار عزیز شده و رابطهی تنگاتنگی با دولت مردان و تا حدودی دولت زنان! داشته و دارد. به طوری که در بین این جماعت دولتی در این ایام مدام دست به دست میشود.
نقل است که برخی دولتیان حتی در شباهنگام و نیمه شبها نیز این شئ ِ بدفرم را لحظهای از خود دور نکرده و در خواب و بیداری دستهاش را دو دستی در مشت دارند.
یک بیتی(یعنی نصف دوبیتی!):
کلنگی دیدهام در این حوالی
که ملت را کند حالی به حالی!
الغرض کار به جایی کشیده که برخی معتقدند دولت ِ بدون کلنگ، شبیه ِ دولت ِ بدون کلنگ است! (جمله ای تاریخی از شخص خودمان!)
روزی مسئولی بسیار محترم را دیدند که پینهها بر دست و چروکها و زخمها بر پیشانی دارد. (همچون بقیه!) مریدان علت را جویا شدند و بگفتند: "قربانت گردیم همگی کُمپلت! سبب پدید آمدن این پینهها بر کف دستان مبارک چیست؟"
پاسخ شنیدند:" ما نوکر مردمیم! و این پینه ها نشانهی کلنگ زدنهای فراوان باشد. و این سوختگی ِ پیشانی هم که جای مهر باشد و گفتنش ریا شود..."!
رندی پرسید:" ای به فدای کف دستانت، ای نوکر مردم، ای خاک پای مردم، ای خدمت گذار واقعی، ای دلسوزترین مسئول بر روی این کرهی خاکی! آیا این کلنگ زدنها منفعتی نیز از برای رعیت دارد؟"
مسئول مربوطه بگفت:" هر زدنی بالاخره روزی جواب خواهد داد..." رند از این پاسخ قاطع و منطقی! انگشت حیرت به دهان که چه عرض کنیم به ته ِ حلق برده، و ده بار همچون برادران دوست و هم پیمان ِ چینی مان تند تند خم و راست گردیده و سجده شکر را به جای آوردی!
و اما در یک نظر سنجی که اخیراً از سوی موسسهای معتبر تحت عنوان :" کلنگ باران ِ کلنگ به دست!" صورت گرفته است، اعلام شد در هفتهی دولت در هر ثانیه بیش از ۵ هزار کلنگ به هوا رفته و حدود ۲ هزار فقرهی آن به زمین رسیده و به هدف میخورد. این موسسه که مولای درز نظر سنجی اش نمیرود، در مورد سرنوشت آن سه هزار و اندی کلنگ دیگر توضیحی نداده است.
شاهدان عینی نگران آنند که نکند آن باقی مانده کلنگهای در هوا رها شده و معلق مانده! روزی به زمین بازگشته و بر فرق مردم بخورند...!
تک بیت:
دولت محمود در کمبود بود(۱)
از حسن هم ما نمیبینیم سود!
پی نوشت:
۱- البته واضح و مبرهن است که منظور از کمبود، بحث مالی نیست!
انتهای پیام/*