به گزارش تابناک، شهر کرمان با موقعیتی ویژه دربین شهرهای سراسر کشور دارد آنجا که امکانات تأمین آب شرب و کشاورزی در احداث قنات معنی میشد، بخشهای مرتفع شهر, مادرچاه و بخش تران قنوات از دامنههای کوهستانی, از یک طرف و از طرف دیگر مسیر خشکان و مظهر قنواتی که مادرچاه آنها در دامنه کوههای جوپار، محی آباد، قناتغستان، ماهان و دستجرد هستند را در خود داشته به عبارت دیگر بیش از هشتاد سال قبل شهر کرمان یعنی شبکهای از چاههای مادر ،کورههای قنات، چاههای میلهای، مظهر قنوات بوده با توجه به نقشه توپوگرافی 50000: 1 سالهای 1334- 1335 صحت این مطالب را بخوبی تائید مینماید.
با آغاز شدن صنعت چاه و چاهزنی و فروکش نمودن روز افزون سطح آب سفرههای زیر زمینی بتدریج همه قنواتی که در شهر, مادرچاه و یا بخش تران داشتند به کلی خشک شدند که این موضوع در مورد قنوات سرچشمه گرفته از جوپار، ماهان، محیآباد، دستجرد هم اتفاق افتاد و به این ترتیب شهر کرمان را از نعمت ورود و یا خروج آب قنوات برای همیشه محروم نمود حفاریهای بیرویه چاههای نیمه عمیق و پس از آنهم عمیق به ظاهر جایگزینی معنی دارتر و بهتر برای تأمین آب شد.
لذا پمپاژ آب برای باغکاری و زراعت در گوشه و کنار شهر که به بخش مسکونی تبدیل نشده بود به سرعت رایج گردید. کمکم پدیده ویژه بودن شهر نسبت به تمامی شهرهای کشورمان نمایان گردید و لایه غیرقابل نفوذ، بشقابی شکل، گسترده در سطح شهر و در عمق چهل متری به کار افتاد. این لایه اجازه نفوذ زه آبهای ناشی از کشاورزی ، فاضلاب منازل را به اعماق پائین تر بکلی قطع و سبب انباشت شدن و ارتفاع گرفتن آنها بطرف سطح زمین گردید. یعنی از این به بعد برخلاف موقعیت زمینشناسی سراسر استان در شهر کرمان آبهای زیر زمینی و آبهای زیر سطحی تفکیک شدند. آبهای زیر زمینی آبهایی بودند که با حفر چاههای عمیق نسبت به سطح زمین عمیق و عمیقتر شده بطوری که به عمق بیش از یکصد و پنجاه متر رسیدند، در حالی که آبهای زیر سطحی از عمق چهل متری انباشت شده و به طرف سطح زمین نزدیک شدند. همین که امروزه آنها را در عمق دو الی سه متری سطح زمین ملاحظه نموده و شاهد اختلال اثرگذاری این آبها در مسجد جامع کرمان، بانکهای معتبر و بخشهای مرکزی شهر بصورت کامل هستیم.
بالا آمدن تدریجی آبهای زیر سطحی یعنی رسیدن به تمامی شبکه چاههای میلهای وکوره قنواتی که به آنها اشاره شد ، تشدید فرسایش و تخریب داخلی فضاهای آزاد را سبب گردید . این پدیده را شهرداری وقت کرمان چگونه ارزیابی و چه اقداماتی برای مقابله با آن انجام داد؟ تحقیقات اداری و اجرایی نشان میدهد که هیچگونه عکسالعملی نشان نداد! حتی شبکه چاههای میلهای و کورههای قنوات را با یک نقشهبرداری ساده ثبت ننمودند! تا متقاضیان خانه سازی ، جاده سازی، برج سازی، پل سازی و ... را در زمان صدور مجوز آگاه نمایند. ولی روند اضافه شدن آب فاضلابها، سیلابها و روان آبهای ناشی از بارندگیها، نفوذ آب ناشی از پمپاژ آب سفرههای زیر زمینی برای زراعت و باغکاری بسرعت و بی محابا بالا و بالاتر میرفت، بطوری که تمامی شبکه کورهها و چاههای میلهای که بر خلاف زمان بهرهبرداری هماکنون با پر کردن بسیاری از چاههای میلهای ارتباط آنها هم قطع شده بود، نفوذ آبهای زیر سطحی و ارتفاع گرفتن آنها در سراسر شهر همه و همه کورهها را پر از آب فاضلابها نمود.
کار فرسایش و تخریب دیوارههای این کورهها توسعه و بصورت فاجعه زیست محیطی در شهر کرمان مدفون شده است، درست در شکل فاجعهای که روز به روز مجهزتر و قویتر راه و روش خود را طی وتوان بمب خفته را چندین و چند برابر مینمایند. در مقابل این سؤال که شهرداری کرمان برای مهار این بحران چه کرده و چه می کند؟ هیچگونه تحلیل علمی و یا راهکاری که نتایج آن را به یک یا چند سال آینده نسبت دهند وجود ندارد.
شرح تحلیلی فوق سیمای واقعی شهرداری کرمان را با پدیدههای مخرب و تشدید کننده هر زلزله را به خوبی نشان می دهد. عدم مطالعه مسیر گسلها ، تهیه نکردن نقشه زمین شناسی تا عمق یکصد متری از شهر کرمان(محدوده زهدار)، نداشتن مطالعات جامع زمین شناسی همه و همه موید این مسئله هستند. وقتی که سیستم شهرداری اساسی ترین معظل شهر را نشناخته و در جهت مهار آن هیچگونه طرح بنیادی از عمق چهل متر یعنی زمان آغاز جمعآوری آب تا امروز که به سطح زمین رسیده نداشته است برای مصوب و اجرایی نمودن سایر طرحها,کشتی تایتانیک,زیر گذر ازادی و ... چه انتظاراتی می توان داشت؟ هر شهروند کرمانی شاهد است که کوههای منطقه جنگل قائم معروف به کوههای مسجد صاحب الزمان، مکمل نمای ویژه شهر هستند. پیاده روی، کوهنوردی را برای سنین پایین و یا بالا معنی می کنند. پایگاه اعتقادی مردم به این کوهها، تخریب و جاده کشی و یا هر اقدامی دیگری را کفر تلقی می کند. شهرداری اینجا را برای سیستم تله کابین طراحی نموده و قبلا جاذبه شور و شوق مردم شهری را سوزانده است. اصلاً به این مسئله توجه شده که هر اقدامی در سطح بالای مناطق کوهستانی معروف به میدان علی از لحاظ امنیتی با مهمترین پادگان و سیستم لجستیک آن (پادگان صفر پنج) مغایرت دارد؟ چرا شهرداری برای ایجاد تنوع و لذت بخش بودن بیشتر و بیشتر بندر والی آباد, منطقه با عظمت کوهستانی که راه را برای جاذبه تمامی جوانان و افراد متمایل به کوه و کوهنوردی همراه می نماید, انتخاب ننموده است؟ آیا تیمهای شهرداری منطقه مطروحه را بررسی نموده و یا خبر دارند که ارتفاعات کوهستانی بندر والی آباد گستردگی آنها به چهار فرسخ، کشیتوئیه، سیرج می رسد. کافی است که سیستم تله کابین از محل دهیاری افراد و یا خانواده ها را به بالای کوه منتقل نماید. مناطق کوهستانی که دمای آنها با شهر کرمان در طول تابستان و یا هر ماه از سال بیش از ده الی بیست درجه سانتی گراد خنکتر است. مناطق کوهستانی که گاهاً در سراسر سال برف دارند، و بخوبی می توانند (در بند ، درکه) و یا مسیر توچالی با همه پیستهای اسکی برای شهر کرمان باشند. چرا شهرداری کرمان برای اجرای طرح تله کابین بصورت اساسی مطالعه و تحقیق ننموده است؟ و از آیندهنگری خوبی برخوردار نبوده است. در پایان پیشنهاد میشود که مناطق مطروحه بندر والی آباد را به دقت ارزیابی و انرژی خود را در آن منطقه متمرکز و بیشتر از این با اعتقادات و روحیات مردم شهر کرمان بازی نکنید.
انتهای پیام/حسن اشرفگنجویی