وقتی پول ارزش پیدا میکند که پشتوانه داشته باشد در زمانهای قدیم پشتوانه پول طلا و به نسبت مقدار طلا اسکناس چاپ میشد اما از زمانی به بعد تولید هم بخشی از پشتوانه پول شد.
حال اگر سود بانکی بیشتر از تولید شود ، موجب زیاد شدن حجم نقدینگی و در نتیجه موجب تورم و بی ارزش شدن ارزش پول میشود.
در تمام دنیا حتی در کشورهایی که تولید بالایی دارند سود بانکی زیر ۵٪ است در صورتیکه در کشور ما این رقم به بیش از ۲۰٪ میرسد که نتیجه اش کاملا مشهود است ، سالیانه بیش از این مقدار تورم داریم
شاید به ادعای مسئولین چند سالی تورم تک رقمی شده باشد، اما واقعیت این است که مانند فنری جمع شده ، یکدفعه با انفجار قیمت مثل سالهای ۸۰، ۸۴، ۸۶، ۹۲ و ۱۳۹۶ آثار خودش را نشان داد و تا زمانیکه سودهای بانکی بالاست همین حکایت و کاهش ارزش پول ملی و تورم وجود خواهد داشت.
ادعای کسانیکه مدافع سودهای بالا میباشند این است که برای جمع اوری پولهای سرگردان و جلوگیری از ورود این پولها به بازارهای ارز و طلا و مسکن و در نهایت تزریق این پولها به چرخه تولید ، سود بانکی را بالا بردهاند !
اما واقعیت این است که با سود بالا تولید مقرون بصرفه نیست و حتی تاثیر عکس گذاشته یعنی موجب کاهش تولید و ایجاد بنگاههای اقتصادی و تدلیدی جدید میشود.
از طرفی خرید ارز و طلا و مسکن در کوتاه مدت ممکن است بازار را دچار مشکل کند و برای خریداران ظاهرا سود هنگفتی بهمراه داشته باشد، اما منبع درآمد برای خریداران نخواهد بود و فقط حفظ ارزش پولشان را خواهد داشت که در نهایت زمانی مجبور بفروش خواهند شد حتی اگر قیمت پایین نیاید به تعادل واقعی خواهد رسید.
پس بالا بودن نرخ سود بانکی نه تنها دلیل موجهی برای جذب سرمایه های سرگردان نیست بلکه موجب از بین رفتن تولید و پایین آمدن ارزش پول ملی میشود.
اما راه حل چیست؟
۱- برای شروع و اینکه به اقتصاد و مردم لطمهای وارد نشود و همچنین پولهای سرگردان وارد بازار ارز و طلا و مسکن نشود دولت (نه بانکها !) بایستی اوراق قرضه طولانی مدت چاپ کنند که این پولهای سرگردان را جمع کند و این پول را جهت تولید سرمایه گذاری کند تا بعداً سهام آنرا در بورس بفروشد و اصل پول و سود حاصل را پرداخت کند.
۲- سود بانکی را در مرحله اول زیر ۱۰٪ و پس از آن زیر ۵٪ بیاورد.
۳- موانع تولید را هم از نظر قانونی و هم از نظر اجرایی بردارند و مشوق هایی در این راه بگذارند تا مردم بسمت تولید بروند.
واقعیت این است بانکها به قصد مصادره و غارت اموال سرمایهگذار وام میدهند ، نه به نیت راهاندازی !
و از هر کسی بپرسین میگه طرف تولید نرو که بدبخت میشی !
در مجموع برای نجات اقتصاد بایستی این سه مرحله انجام شود
۱-کم کردن سود بانکی
۲- همزمان چاپ اوراق قرضه برای هدایت خروجی پولها از بانکها به آن
۳- تسهیل و مشوق های تولید که در حال حاضر به قدری سنگ اندازی میشود که کسی جرات سرمایهگذاری جهت تولید را ندارد
همانطوریکه عرض کردم سود بالا موجب تورم است و کلنگی است به ریشه اقتصاد و ارزش پول ملی
اما
چه کسانی در این میان از سودهای بالا نفع میبرند؟
شاید فکر کنید بانکها از سود بالا منتفع میشوند !
دقیقاً اشتباه است چون قبل از بالا رفتن سود بانکی ، بانکها به سپرده گذار جهت کوتاه مدت که یکماه کامل پول دست نخورد و آخر سال سودش پرداخت میشد !!! ۶٪ سود میدادند و از وام گیرنده ۱۲٪ سود میگرفتند یعنی این میان ۶٪ به بانک میرسید
پس از بالا رفتن سودها ، ۲۲٪ روز شمار !!! میدادند و ۲۸٪ میگرفتند که هنوز عملا ادامه دارد ، در این زمان هم همان ۶٪ درآمد بانکها است.
پس نه تنها برای بانک بالا رفتن سودها فایدهای نداشت و ندارد بلکه حجم وامها بدلیل سود بالا کم شد و تراز منفی و ورشکستگی بانکها که یکی پس از دیگری میبینیم ، رقم میخورد !
از طرفی
پر واضح است که قشر عادی مردم پولی ندارند که بخواهند در بانک سپرده کنند و سودش را بگیرند!
صاحبان سرمایه هم که پول را در بانک نمیگذارند که سودش را بگیرند چرا که تورم و بی ارزش شدن پول ملی بیشتر از سود دریافتی است و آنها همان کاری را میکنند که بهانه سودهای بالاست یعنی خرید ارز و طلا و مسکن !
با یک مثال ساده متوجه میشویم ،
در سال ۱۳۹۰ دلار هزار تومان بود
الان بیش از ۱۲ هزار تومان است
پس دلار ۱۲ برابر شده
و سکه از ۱۰۰ هزار تومان به حدود ۴ میلیون یعنی چهل برابر
و مسکن هم حدود ۸ تا ۱۰ برابر و حتی بیشتر !
در صورتیکه اگر در سال ۱۳۹۰ پولتان را در بانک میگذاشتید با سود ۲۲٪ نهایت پول شما ۴/۹۱ برابر یعنی کمتر از ۵ برابر شده بود بصورتی که حتی سودش را هم دست نمیزدید و آنرا به اصل سپرده اضافه میکردید ! صاحبان سرمایههای کلان به این موضوع واقف هستند که تورم بیشتر از سود بانکی است.
پس چه کسی این میان سود میبرد؟
جواب ساده است
کسانیکه وجوه و منابعی دولتی یامردمی دستشان بوده و است.
مثل حقوق کارگران، سپرده های مردمی و پولهایی که بایستی صرف هزینه های عمرانی و غیره شود و ...
این وجوه که معمولا مبالغ کلانی میباشد را با تاخیر در پرداخت ، در حسابهایی میگذاشتند و میگذارند که سودش به جیب خودشان میرود
و تأخیر پرداخت موجب نارضایتی های کارگری، پیمانکاران و عقب افتادن پروژه ها و صدها ضرر و نارضایتی دیگر را بههمراه میآورد که شاهد آن بودیم و هستیم.
اگر دسته بندی کنیم
مضرات بالا بودن سود بانکی این موارد را دارد
۱- تورم و به تبع آن رکود
۲- بی ارزش شدن پول ملی
۳- نارضایتی کارگری
۴- از بین رفتن تدریجی تولید
۵- تاخیر در اجرای پروژه ها گاهی تا حدی که دیگر انجام آن پروژه بیفایده خواهد بود
و در یک کلام در نهایت
فروپاشی اقتصاد
که هدف اصلی دشمنان است!
درخت تنومند نظام را طوفان هم کاری نمیتواند بکند،
بایستی از موریانهها ترسید !
اتحاد جماهیر شوروی با آن همه عظمت با فروپاشی اقتصادش از بین رفت.
و این نقشه شوم دشمنان با عواملی که خواسته و یا ناخواسته
و بدون جلب توجه تیشه به ریشه اقتصاد کشور میزنند .
انتهای پیام/*