وقتی از روش علمی در پزشکی دفاع میکنید، استدلال شما این است که باید در ارزیابی فواید و خطرات مداخلههای پزشکی، از بهترین روش موجود استفاده کرد و احتمال خطا و فریب را به حداقل رساند.
اما گاهی اهالی شبهعلم، در پاسخ، شما را به تعصب علمی متهم میکنند و از شما دعوت میکنند که ذهن باز داشته باشید! نسبت به سایر افکار و ایدهها پذیرا و بیطرف باشید! فکر نکنید که همه چیز را میدانید! قبول کنید که خیلی چیزها در مورد سلامت و بیماری و بدن پیچیده و حیرت انگیز انسان هست که هنوز علم از دریافت و تحلیل آن ناتوان است!
تمامی این دعوتها در اصل، دعوتهای درست و برصواب آند. منتها اهالی شبهعلم از این دعوتهای درست، مقصود نادرستی را مراد میکنند.
داشتن ذهن باز فضیلت است. پذیرا بودن نسبت به نقد و نسبت به ایدههای جدید نیز فضیلت است. خود را دانای مطلق ندانستن و همیشه آمادهی تغییر و اصلاح باورها و دانشهای خود بودن نیز فضیلت است. این فضیلتها باعث پیشرفت و تحول علم شدهاند. نام دیگر این فضیلتها «تواضع علمی» است.
اما و هزار اما، تعطیل کردن عقل فضیلت نیست. رذیلت است. نادانی و زیانکاری است.
برای مثال، این نه فضیلت است و نه فروتنی و نه باز بودن ذهن که کسی برنامهریزی برای آینده بر اساس عقل و تدبیر را رها کند و به فالگیر پناه ببرد. به رمال پول بدهد تا به او بگوید که چگونه مشکلات خانوادگی خود را حل کند و برایش جادو و طلسم و باطلالسحر بنویسد. این فروتنی علمی نیست. این پذیرا بودن نسبت به نقد نیست. این فراتر رفتن از اعتماد بیشاز حد به عقل و دانش خویشتن نیست. این به سادگی حماقت و فریبخوردن است.
البته نقد خود، مشورت گرفتن از دیگران، دید باز داشتن نسبت به ایدههای جدید، خود را دانا و عقل کل ندانستن، همگی خوباند اما هیچکدام به معنی میدان دادن به رمال و فالگیر و طلسمنویس نیستند. هیچکدام به این معنی نیستند که مشتری فال قهوه گیر بشویم شاید او هم بتواند به حل کردن مشکل خانوادگی کمک کند.
به همین ترتیب، در علم پزشکی، باز بودن به نقد دانش و عقلانیت خویش، البته درست و فضیلت است. از همین فضیلت است که علم میتواند مرتب خود را تصحیح و تکمیل کند. به همین دلیل است که درسنامههای پزشکی باید هر سه یا چهار سال از نو نوشته شوند. و پزشکان باید مهارت خواندن مقالهها و ارزیابی شواهد را در خود بپرورند زیرا حتی مطلب درسنامهای که دو سال پیش چاپ شده است، ممکن است قبل از انتشار ویراست بعدی درسنامه، کهنه شود.
نیز، در بحثهای فلسفهی علم، نقد عقلانیت موجود و نقد مبانی فلسفی و پیشفرضهای علوم تجربی خود بحثی دراز دامن است که بسیار شیرین و جذاب است و کسی چه میداند، شاید در آینده علم و روش علمی را به طور بنیادین دیگرگون کند.
اما این همه به آن معنا نیست که باید ادعاهای گزاف و ناروای شبهعلمی را باور کرد یا به آنها میدان داد تا با ادعاهای گزاف و ناروا، جان و سلامت مردم را به خطر بیندازند. نیز به این معنا نیست که اگر افرادی خواستند ایدههای منسوخ و زیانبار یا ادعاهای خیالی و خندهدار را مبانی دارو و درمان کنند و آنها را بدون ارزیابی اثربخشی و ایمنی، بر روی بیماران بیازمایند، نقد ایشان معادل تعصب علمی است.
به قول ریچارد فاینمن: داشتن ذهن باز فضیلت است. اما نه به حدی که مغز ما از آن بیرون بیفتد.
انتهای پیام/*